English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7433 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external memory U حافظه خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
external U مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external U فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external U 1-سخت افزار
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external U ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external U مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external U خارج یک برنامه یا وسیله
external U فاهری پدیدار
external U خارج
external U بیرون
external U فاهر
external U سطح فواهر
external U بیرونی
external U خارجی
external U برونی
external U صوری
external economies U صرفه جوئیهای خارجی
external force U نیروی بیرونی
external force U نیروی خارجی
external function U تابع برونی
external gear U تاج دندانه خارجی
external indicator U نشان دهنده وضع خارجی وسیله
external inhibition U بازداری برونی
external interrupt U وقفه خارجی
external label U برچسب خارجی
external load U بار خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external nose U نمایبیرونیبینی
external gills U دستگاهتنفسبیرونی
external ear U گوشبیرونی
external armature U ارمیچر خارجی
external benefits U فواید خارجی
external circuit U مدار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external command U فرمان برونی
external command U فرمان خارجی
external control U کنترل خارجی
external cost U هزینه خارجی
external oblique U ماهیچهمورببیرونی
external menory U حافظه خارجی
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
external sort U جورکردن خارجی
external storage U انباره خارجی
external storage U حافظه خارجی
external storage U ثبات خارجی کامپیوتر
external store U انباره خارجی
external symbol U علامت خارجی
external table U جدول برونی
external thread U دنده خارجی
external transaction U معاملات خارجی
external validity U اعتبار برونی
external sort U مرتب سازی خارجی
external sort U جور کردن خارجی
external sense U حس برونی
external operation U عملیات خارجی
external operation U عملیات خارج از مملکت
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
external phase U فاز برونی
external pressure U فشار خارجی
external pressure U فشار برونی
external reference U مرجع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
external reward U پاداش برونی
external security U امنیت خارجی
external variable U متغیر خارجی
external socket پریز بیرونی
external ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
balance of external U liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external hard disk U دیسک سخت برونی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external saphenous vein U سیاهرگ یا ورید مابض
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
external fuel tank U مخزنسوختبیرونی
external jugular vein U شاهرگگردنبیرونی
external data file U فایل اطلاعات خروجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
external magnetic circuit U مدار مغناطیسی خارجی
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
external tooth lock washer U قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence U خطای محیطی [ریاضی]
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
immediate memory U حافظه فوری
memory U حافظه
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U خاطره
to the memory of U به یادبود
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
remote memory U حافظه دور
rotating memory U حافظه چرخشی
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory register U ثبات حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory protection U حفافت حافظه
memory port U درگاه حافظه
memory module U واحد حافظه
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory span U فراخنای یاد
memory trace U رد یاد
memory word U کلمه حافظه
recent memory U حافظه نزدیک
real memory U حافظه واقعی
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
memory button U دکمهحافظ
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
associative memory U حافظه انجمنی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
memory cancel U پاککردنحافظه
memory key U کلیدحافظه
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
virtual memory U حافظه مجازی
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
memory map U نگاشت حافظه
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
coordinate memory U حافظه مختصاتی
expanded memory U حافظه گسترشی
laser memory U حافظه لیزری
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
Recent search history Forum search
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1memory make the man
0there is no searched words in my memory
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com